ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1288 ش)، روزنامه‏نگار، استاد دانشگاه و شاعر، متخلص به رعدى. در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در تبریز به پایان برد، سپس به تهران آمد و از دانشكده‏ى حقوق و علوم سیاسى به اخذ لیسانس نایل گشت. در سال 1312 ش به خدمت دولت درآمد و مشاغلى چون مدیر كتابخانه‏ى فنى وزارت فرهنگ، ریاست اداره‏ى كل نگارش، سرپرستى مجله‏ى آموزش و پرورش و ریاست هیات تحریریه‏ى روزنامه‏ى «ایران» را عهده‏دار بوده است. در تاسیس فرهنگستان ایران همكارى داشته و مدتى دبیرخانه آن را اداره مى‏كرده است. در سال 1315 ش به مظور تكمیل معلومات به پاریس رفت و در رشته یا ادبیات درجه‏ى دكترا گرفت. وى به زبانهاى فرانسوى، انگلیسى، عربى و تركى رایج در تركیه تسلط داشت. سپس به ایران مراجعت كرد و در وزارت فرهنگ به خدمت مشغول شد. بعدها به نمایندگى ایران در یونسكو انتخاب شد و به نیابت ریاست آن سازمان رسید. پس از مراجعت به ایران، سناتور انتخابى تهران شد و ریاست دانشكده‏ى ادبیات دانشگاه ملى را عهده‏دار بود. دكتر رعدى در سرودن شعر توانا بود. قصیده‏ى «نگاه» او مشهورترین و شیواترین قصاید زبان فارسى است كه آن را در سال 1314 ش و براى برادر لال خود سرود. از آثار او: رساله‏ى «رستاخیز ادبى ایران»؛ رساله‏ى «جهان‏بینى فردوسى»؛ «تاریخچه‏ى تحول دانشگاه‏ها در ایران»، به زبان انگلیسى؛ «تحقیق در آموزش عالى در زمینه‏ى حقوق عمومى تطبیقى»، به زبان فرانسوى؛ «پنج آینه»، شامل مثنویهایى سیاسى. مجموعه‏ى اشعار او تحت عنوان «نگاه» چاپ و منتشر شده است.[1] شاعر و ادیب و محقق و سیاستمدار، در 1288 در شهر تبریز پا به عرصه‏ى وجود نهاد. نیاكانش تفرشى بودند. تحصیلات خود را در تبریز آغاز كرد و در 1306 ش دیپلم گرفت و براى ادامه‏ى تحصیل عازم تهران شد و در مدرسه‏ى عالى حقوق و علوم سیاسى ثبت نام كرد و سرانجام در 1309 درجه‏ى لیسانس در علم حقوق گرفت و به آذربایجان بازگشت و شغل دبیرى را پیشه‏ى خود ساخت. چند سالى در تبریز به تدریس ادبیات و تاریخ و جغرافیا مشغول بود تا اینكه به تهران انتقال یافت و ریاست اداره انطباعات وزارت فرهنگ و مدیریت مجله‏ى تعلیم و تربیت به او محول گردید. در 1314 كه فرهنگستان ایران تاسیس یافت، رعدى با حفظ سمت به ریاست دبیرخانه‏ى فرهنگستان انتخاب شد. در 1315 على‏اصغر حكمت وزیر فرهنگ وقت، او را براى ادامه‏ى تحصیل به اروپا فرستاد و در كشور سویس دوره‏ى دكتراى حقوق را به اتمام رسانید و در 1321 به ایران بازگشت و به عضویت فرهنگستان و مدیر كلى وزارت فرهنگ و استادى دانشگاه دعوت شد. دكتر رعدى چندى به كارهاى فرهنگى و ادبى اشتغال داشت. مجددا براى مطالعات زبان‏شناسى با سمت وابسته‏ى فرهنگى به انگلستان عزیمت نمود و چند سالى نیز در این زمینه به تحقیق و تتبع پرداخت و به ایران بازگشت. مدتى بازرسى فنى و مشاور عالى بود و بعد به ریاست اداره كل تعلیمات عالیه رسید و سرانجام نماینده و سفیر ایران در یونسكو شد و سالها بدون معارض در آن سمت انجام وظیفه مى‏كرد تا اینكه جاى خود را به دكتر منوچهر اقبال داد و به تهران احضار شد. در انتخابات سال 1342 به سمت سناتور انتصابى تعیین گردید و مدت چهار سال سناتور بود. رویه‏ى وى در مجلس سنا و ایراد سخنرانى‏هاى بى‏جا و بجا و حمله به وزارت فرهنگ و انتقاد از برنامه‏هاى دولت موجب گردید كه پس از اختتام دوره‏ى چهارم مجلس سنا، به وى كار فرهنگى داده شود. از این‏رو به ریاست دانشكده‏ى ادبیات دانشگاه ملى (شهید بهشتى) منصوب گردید و تا پایان 1357 در آن شغل مستقر بود و سپس بازنشسته شد. رعدى مردى فاضل و شاعرى توانا بود و در ادبیات فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسه صاحب‏نظر بود. از نوجوانى شعر مى‏سرود و چون اشعارش از مضامین بدیع و سادگى و روانى برخوردار بود، مورد توجه بزرگان علم و ادب قرار گرفت و دانشمندانى چون ادیب‏السلطنه سمیعى، دبیراعظم بهرامى و على‏اصغر حكمت به او ارج مى‏نهادندو در انجام خواسته‏هایش مساعدت فراوان كرده‏اند. اشعار او اعم از قصیده و عزل و چكامه، بالغ بر چهل هزاربیت مى‏باشد و تاكنون دو جلد از اشعار او به چاپ رسیده است. دكتر غلامعلى رعدى در عین فضیلت، مردى جاه‏طلب، خودخواه و تندخو بود و خود را بالاتر از همه مى‏دانست. در اشعارش بسیارى از فضلا و ادبا را مورد انتقاد قرار داده است. با هیچ‏كس روح سازش نداشت. وفات وى در سال 1378 در تهران اتفاق افتاد و سالیانى چند در بسترى بیمارى بود.